«اگر تنها دلیل شما برای مهاجرت ساخت یک زندگی بهتر است، راه را دارید اشتباه می‌روید!» -آروین اردکانی


بعضی افراد هستند قبل از مهاجرت به این فکر میکنند که باید حتما از کشور خارج شوند تا به شادی درونی و کامیابی در زندگی برسند. این باور باعث می شود که این افراد انتظارات خود را به صورت غیرواقعی بالا ببرند، که این خود تاثیرات مخرب روی ذهن این افراد، قبل و بعد از مهاجرت خواهد داشت!


این افراد در ایران که هستند از روی تنبلی و احمال کاری، خود را متقاعد می کنند که وضع زندگی کنونیشان تقصیر آن ها نیست و فکر میکنند که مهاجرت و خروج از ایران تمام مشکلاتشان را حل میکند. برای همین اصلا به دنبال یادگیری مهارت‌های مورد نیاز برای موفقیت و رشد فردی نمیروند. چندین نمونه از مشکلاتی که معمولا با آن ها دست و پنجه نرم میکنند عبارت است از:

  • -نداشتن یک هدف واحد در زندگی
  • -نداشتن تجربه و تخصص کافی در رشته کاری خودشان
  • -مسئولیت پذیر نبودن نسبت به مشکلات زندگی
  • -نداشتن مهارت های زندگی مانند توانایی صحیح ارتباط برقرار کردن، داشتن نظم در کار ها و توانایی برنامه ریزی صحیح برای رسیدن به اهداف شخصی


این افراد هنگامی که در ایران هستند فقط به بدی ها نگاه میکنند و همیشه هم از همه چیز گله دارند. آن ها خود را متقاعد میکنند که مهاجرت و زندگی در یک کشور پیشرفته هیچ مشکلی ندارد و برای همین در هنگامی که در ایران هستند از رشد و توسعه مهارت های خود دست میکشند. تمام مشغله ی فکری آن ها میشود خروج از کشور و پیدا کردن مدارک برای تکمیل پرونده‌ی مهاجرت! بعد از مهاجرت، وقتی که میبینند همه چیز آنطور که فکر میکردند نیست و باید از خیلی چیزها برای رسیدن به اهدافشان بگذرند، وارد یک برهه‌ی زمانی سخت در خارج از کشور میشوند. این ها در صورتیست که برنامه ریزی بهتر قبل و کمی بعد از مهاجرت میتوانست خیلی از این مسائل را حل کند، و به صورت ذهنی آن ها را بیشتر برای شرایط خارج از کشور آماده کند. 

اگر شما هم بیشتر به چگونگی خروج از ایران فکر میکنید تا اینکه چرا اصلا میخواهید مهاجرت کنید و هدفتان از این کار چیست، این یعنی که دلیل درست را برای این کار ندارید.

همه ما روزانه به شدت تحت تاثیر رسانه (تلویزیون، تلگرام، اینستاگرام) قرار داریم. رسانه و مخصوصا شبکه های اجتماعی، روی طرز فکر و تصمیم گیری ما در رابطه با مهاجرت و زندگی در خارج از کشور تاثیر میگذارند. خیلی از افرادی که دوست دارند مهاجرت کنند در واقع هدف مشخصی برای خود از این کار ندارند. تنها چیزی که میدانند این است که ایران را دیگر دوست ندارند و مهاجرت را راه حل این احساسات منفی میدانند.

اگر شما هم یکی از این افراد هستید، فرقی نداره که الان مهاجرت کرده اید یا فقط تصمیم به مهاجرت دارید. همین الان بلند شوید، کاغذ و خودکار بردارید و لیست زیر را تهیه کنید.  

 

1. خودکار را به دست بگیرید و حداقل 10 تا از انتظاراتتان را از آن زندگی ایده آلی که همیشه بهش فکر میکردید بنویسید. ( چیز هایی که دوست دارید به آن قبل از مرگ برسید)

به روابطتان، شغلتان و خانواده تان فکر کنید. شغل ایده آل شما چیست؟ آیا در همین رشته تحصیلی خود میخواهید شغلی پیدا کنید؟ یا میخواهید کارآفرین شوید و در حیطه‌ای که به آن علاقه دارید فعالیت کنید؟ چند ساعت در هفته میخواهید کار کنید؟ درآمد ایده آلتان چیست؟ واقع بین باشید.

خانواده تان چطور؟ دوست دارید ازدواج کنید؟ چند تا بچه میخواهید داشته باشید؟ اگر هم اکنون متاهل هستید، موقعیت رویایی شما چه میتواند باشد؟ دوست دارید خانواده‌ تان در شهر های بزرگ شکل بگیرد یا دوست دارید در شهر های کوچک و آرام کنار هم زندگی کنید؟

دوستانتان چطور؟ آیا آینده تان را در کنار دوستان اکنونتان میبینید؟ پدر و مادرتان چطور؟ آیا دوست دارید همیشه کنار آن ها باشید؟

2. از بین لیستتان، تمام مواردی که نوشتید را رتبه بندی کنید.
کدام یکی از چیز هایی که نوشتید را حتماً باید داشته باشید و بدون آن ها نمیتوانید زندگی کنید؟ کنار آن شماره 1 را بنویسید. حالا از بین لیستتان کدامشان برای شما کم اهمیت تر است؟ کنار آن شماره 10 را بنویسید.

3. از لیستتان، آن هایی که در ایران به دست میاورید را در کنار کاغذ بنویسید.
دوباره به لیست خود نگاه کنید. آن هایی را که در ایران میتوانید به دست بیاورید تیک بزنید و در کناری بنویسید. حواستان باشد رتبه‌ی آن ها را هم دوباره در کنارشان بنویسید بعدا نیازش داریم.
 

4. آن هایی که با مهاجرت و در کشور مقصد به دست میاورید را بنویسید.
این قسمت میتواند کمی دشوار باشد. کمی مکث کنید. بگذارید از الان بهتان بگویم که آن مواردی که برای این بخش مینویسید ممکن است اشتباه باشد. قبل از اینکه به این بخش برسید، تحقیقات کامل خود را انجام بدهید . مطمئن شوید که اطلاعاتتان از کشور مقصد دقیق است. مطمئن هستید برای رشته‌ی کاری شما کار پیدا میشود؟ مطمئنید به آن درآمدی که در لیست دارید میرسید؟ مطمئنید که میتوانید با خانواده تان آنطور که میخواهید زندگی کنید؟

5. رتبه بندی های مواردی که یادداشت کرده اید را با هم مقایسه کنید.
حالا طبق رتبه بندی هایی که به هر مورد در لیستتان اختصاص دادید رتبه های لیست شماره 2 و 3 را با هم جمع کنید. هرچه عدد به دست آمده کمتر باشد یعنی بیشتر به اهدافی که در ذهن دارید میرسید.

اما باز فقط به اعداد اکتفا نکنید. به رتبه ها هم به صورت جداگانه نگاه کنید. مثلا در لیست شما، آن هدفی که اولویت اول را دارد باید حتما نوشته شده باشد. اگر فکر میکنید به اولین هدفتان در زندگی در ایران یا خارج از کشور نمیرسید، این مسئله را باید جدی بگیرید. آیا حاضر هستید این را در زندگی خود قبول کنید؟ 

مثلا اگر اولویت شما در زندگی، بودن در کنار پدر و مادرتان است، آیا حاضر هستید که برای رسیدن به بقیه اهداف از اولویت اولتان بگذرید؟


گرفتن این نوع تصمیمات خیلی راحت نیست. ولی بهتان قول میدهم که این تصمیمات سخت را قبل از مهاجرت یا در سال اول پس از مهاجرت بگیرید و تمام اولویت های خود را در زندگی مشخص کنید در آینده خیلی به سودتان میشود. وقتی با هدف های مشخص مهاجرت میکنید، به صورت ذهنی خیلی بیشتر برای مواجه شدن با سختی ها آماده خواهید بود. من خیلی ها را میشناسم که مهاجرت کرده اند فقط برای اینکه به اولویت های دوم یا سومشان در زندگی برسند و بعد پشیمان شدند. مثلا کسی برای اولویت دومش که کارآفرینی و درآمد بالا در زندگی بود به کانادا سفر کرد ولی بعد نتوانست اینجا از اولویت اولش که بودن در کنار دوستان صمیمی و پدر و مادر بود بگذرد.

پس خوب از الان فکر کنید. اگر تصمیم به مهاجرت و ماندن دارید، از همین الان در رابطه با این ها با خود روراست باشید.

چه بهایی را حاضرید برای رسیدن به اهدافتان در زندگی بپردازید...؟