حتما متوجه شدید که یه مدتی هست خیلی کمتر بلاگ مینویسم. واقعیتش اینه که در حال درس خواندن و آماده شدن برای امتحان ورودی دانشگاه های پزشکی کانادا و آمریکا به نام (MCAT (Medical College Admission Test هستم.

الان تقریبا 2 ماه است که برای این امتحان درس میخوانم و امتحانم 25 مرداد یعنی دقیقا 53 روز دیگه است ولی هنوز اصلا از خودم و نمره ام در امتحان های آزمایشی راضی نیستم...

از سر ناچاری و فشار ذهنی زیادی که این امتحان روی من گذاشته تصمیم گرفته ام که از این هفته شروع کنم و هر شنبه در رابطه با پیشرفتم بنویسم و از حمایت شما هم کمک بگیرم تا بتوانم شاخ این غول را بشکنم...! چیزی که من متوجه شدم اینه که پست هایی که برای این بلاگم مینویسم (علاوه بر اینکه امیدوارم مطالبش برای شما مفید و به درد بخور باشد) به شدت به رشد فردی و پیشرفت خودم در زندگی میکند! مثلا خودم خیلی بیشتر از قبل شکرگزاری میکنم، بیشتر فعالیتم را در شبکه های مجازی کنترل میکنم و کلا بیشتر تلاش میکنم که امروز آدم بهتری از دیروزم باشم. از این رو واقعا امیدوارم که این روند فکر کردن بیشتر و نوشتن درباره این امتحان و عادت های روزانه ام به من کمک کند که به بهترین نحو و با بیشترین آمادگی در این امتحان شرکت کنم...

همچنین از شما هم میخواهم که اگر میشه من رو بیشتر به چالش بکشید! اگر شما هم در امتحاناتِ این چنین (مثل کنکور یا آیلتس) شرکت کرده اید و نظر یا پیشنهادی برای من دارید، حتما با من به اشتراک بگذارید :)

مقدمه

خب بگذارید در ابتدا بیشتر درباره سیستم ورود به دانشگاه های پزشکی در کانادا و آمریکا بگویم.
در کانادا و آمریکا، قانون این است که افرادی که میخواهند وارد دانشکده پزشکی شوند باید ابتدا 4 سال یک مدرک کارشناسی (لیسانس) در هر رشته ای که دوست دارند بگیرند و بعد با آن مدرک برای دانشگاه ها اقدام کنند. در اینجا مانند ایران نمیشود با کنکور و بعد از دبیرستان مستقیم وارد دانشگاه شد.

بعضی ایرانی ها که با سیستم خودمان آشناییت دارند این 4 سال لیسانس را در اینجا وقت تلف کردن و بیهوده میدانند. ولی من به شخصه اینطور حس نمیکنم. به نظر من در این 4 سال این فرصت به دانشجویان داده میشود تا از شغل پزشکی مطمئن شوند و با دید بازتری برای آینده خود تصمیم بگیرند. همچنین این 4 سال زمان خیلی خوبی برای رشد و توسعه فردیست که مهارت های آموخته شده به شدت در سال های آتی زندگی به درد میخورند (البته اگر کسی دنبالش باشد و این 4 سال را فقط به درس خواندن نگذراند!).

ورود به دانشکده های پزشکی در کانادا و آمریکا خیلی وابسته به کنکور نیست. عوامل متعددی هستند که تیم پذیرش هر دانشگاه (Admission Committee) برای قبول دانشجویان در نظر میگیرند. این عوامل (به ترتیب اهمیت از زیاد به کم) عبارت اند از:

1. معدل دانشگاه در 4 سالِ لیسانس

2. نمره کنکور پزشکی (MCAT)

3. کار های غیر درسی (مانند داشتن شغل، انجام تحقیقات در دانشگاه، کار کردن به صورت رایگان و داوطلبی (Volunteer) برای موسسه های غیرانتفاعی و غیر دولتی، و کار های خارج از چارچوب درس و دانشگاه مثل دنبال کردن یک ورزش به صورت حرفه ای، یا انجام کارهای هنری)

4. نمره امتحان اخلاق (Ethics)

5. مصاحبه ی ورودی

مصاحبه ورودی قدم آخر این مسیر است و اگر 4 مورد اول در مقایسه با بقیه دانشجویان خوب بود، 10% برتر متقاضیان به مصاحبه دعوت میشوند و 2% تا 4% متقاضیان (100 نفر از حدودا 4000 نفر) برای ورودی سال آینده پذیرفته میشوند. همانطور که میبینید مراحل قبولی در دانشکده های پزشکی کانادا و آمریکا بسیار طولانی و رقابتی است. 

ساختار امتحان MCAT
حالا برسیم به اصل ماجرا! MCAT یک امتحان آنلاین است که پشت کامپیوتر انجام میشود. زمان کلی این امتحان 7 و نیم ساعت است و شامل 4 بخش مجزاست. بخش اول: شیمی و فیزیک، بخش دوم: خواندن متن و تفکر انتقادی (Critical Analysis and Reasoning Skills یا CARS)، بخش سوم: زیست شناسی، و بخش چهارم: جامعه شناسی و روانشناسی.

هر بخش حدود 1 ساعت و نیم طول میکشد و بین بخش ها 10 دقیقه زمان استراحت وجود دارد، به جز بین بخش دوم و سوم که یک استراحت نیم ساعته برای ناهار میدهند.
در تمام بخش ها سوالات 4 گزینه‎ای هستند و به صورتی است که شما ابتدا باید یک متن را در رابطه با موضوع آن بخش بخوانید و بعد به 4 تا 7 سوال آن متن پاسخ دهید.

امتحان MCAT در تابستان تقریبا هفته ای یکبار برگزار میشود و هر فرد در طول زندگیش فقط میتواند 7 بار در این امتحان شرکت کند. من پارسال برای اولین بار در این امتحان شرکت کردم و برای اینکه نمره‎ی قسمت کارز ام (CARS) برای دانشگاه ها به اندازه کافی بالا نبود امسال دوباره میخواهم در امتحان شرکت کنم.

نحوه نمره دهی

نمره‎ی هر بخشِ این امتحان بین 118 تا 132 میباشد، و به گونه ای است که تمام شرکت کننده ها را روی نمودار قرار میدهند و نسبت به تعداد سوال های درست رتبه بندی میکنند به این صورت که فردی که نمره 132 میگیرد یعنی از بقیه بیشترین تعداد سوال را پاسخ صحیح داده و فردی که 118 میگیرد یعنی از همه کمتر پاسخ درست داده است. پس کسی که 125 میشود، فرد میانی است (یعنی از 50% شرکت کننده ها بهتر و از 50% شرکت کننده ها بدتر است).

مشکل من با این امتحان!
در آن دانشگاهی که من میخواهم قبول شوم (دانشکده پزشکی دانشگاه تورنتو)، نمره‎ی همه بخش های امتحان باید از 125 بالاتر باشند. پارسال که من این امتحان را دادم، نمره هایم اینطور بود:

1. شیمی و فیزیک: 126

2. کارز: 122 (CARS)

3. زیست شناسی: 126

4. روانشناسی و جامعه شناسی: 129

همانطور که میبینید تنها بخشی که من با آن بسیار مشکل دارم CARS است و به شدت نمره آن بخشم با بقیه فاصله دارد!


بخش CARS  (شاخ غول!)

تا به حال نشده بود که من سر امتحانی انقدر سختی بکشم و تلاش کنم ولی باز به نتیجه ای نرسم! این بخش 90 دقیقه است، 53 سوال دارد و از 9 متن مجزا که هرکدام بین 5 تا 7 سوال میتوانند داشته باشند تشکیل شده است.

اگر دوست دارید به سوالات تمرینی از این بخش پاسخ دهید تا با آن بیشتر آشنا شوید، اینجا را کلیک کنید!

متن های این بخش میتواند راجع به هرچیزی باشد. از تاریخ و فلسفه گرفته تا هنر. هرچیزی به جز علومی که در بخش های دیگر هستند. مسئله‎ی جالب درباره این بخش این است که به هیچ وجه نیاز به دانسته های قبلی ندارد. شما باید جواب همه ی سوالاتی که پرسیده شده را در متن پیدا کنید و پاسخ دهید. اگر با قسمت Reading آیلتس آشناییت دارید، این بخش دقیقا مثل آن است. فقط با زمان بسیار کمتر و سوال های کلی تر.

یکی از مشکلات اصلی من در این بخش فهمیدن متن ها به زبان انگلیسی است. استفاده از کلمات دشوار و ساختار پیچیده جملات هم بسیار فهمیدن منظور و استدلال نویسنده را دشوار میکند. وقتی این ها سخت شود، سرعت من در خواندن هم پایین میاید و کمبود زمان هم کار من را دو برابر سخت میکند.

قدرت ذهنی بالا

یکی از مهمترین مهارت هایی که من متوجه شده ام برای آماده شدن در این امتحان لازمه، قدرت ذهنی بالاست. بر خلاف کنکور در ایران، برای اینکه امتحانات ورودی دانشگاه خیلی بستگی به رشته ی مورد نظر دارند، شرکت های خصوصیِ کمی هستند که از دانشجویان پشتیبانی میکنند و کلاس های مخصوص این امتحانات ورودی را برگزار میکنند. همچنین برای تعداد کمتر شرکت کننده ها، به طور کلی درس خواندن برای این امتحان خیلی انفرادی تر است در مقایسه با کنکور. این به این معنیست که شما باید خودتان مسئولیت درس خواندنتان را برعهده بگیرید (کاری که من خیلی در سال های پیش نکردم). خودتان باید برای خودتان برنامه بریزید و روی آن برنامه جلو بروید. این امتحان مانند کنکور ما در ایران نیست که چندین نوع پشتیبان و مشاور همیشه آماده باشند و یا اگر هم باشند قیمت های خیلی بالایی دارند مخصوصا اگر بخواهیم با دلار الان حساب کنیم

پارسال که 4 ماه برای این امتحان درس میخوندم، از همان هفته ی اول به شدت درس خواندن را شروع کردم و خودم را خسته کردم. از طرفی هم پدر و مادرم به ایران برگشته بودند و کاملا تنها بودم. هیچوقت فکر نمیکردم تنهایی میتواند انقدر سخت باشد! من عاشق تنها زندگی کردن هستم و حدودا 4 سال هم به تنهایی در تورنتو زندگی میکردم (که فرصت خیلی خوبی هم برای من بود و بسیار  به رشد فردی من کمک کرد)، اما این امتحان به شدت نیازمند پشتیبانی بود که من نداشتم. نمیخواهم گله بکنم، چون خودم این امتحان را دست کم گرفته بودم و به صورت ذهنی خودم را از قبل آماده نکرده بودم. کاری که برای امسال خیلی بیشتر زمان میگذارم و روی آن فکر میکنم. پارسال بعد از 2 ماه به شدت خسته شده بودم و به قول معروف بریده بودم. نمیخواهم که امسال این اشتباه رو دوباره تکرار کنم

 

قسمت اول

خب برای مقدمه خیلی صحبت کردم! حالا بگذارید سر اصل ماجرا بروم و از کارهایی که تا الان برای بخش CARS کرده ام بگویم. بسیاری از کتاب هایم را از سال قبل من هنوز دارم. در این 2 ماه به سراغ آن کتاب ها رفتم و سعی کردم دوباره روی متن هایی که پارسال تمرین کرده بودم را کار کنم. بیشتر نمره هایم در این متن های تمرینی تا حالا بیشتر از نمره هایی بوده که پارسال میگرفتم. اما مقایسه کمی دشوار است زیرا که موضوع بعضی از متن ها را از پارسال به خاطر دارم و چون بعضی سوال ها در رابطه با موضوع کلی متن هاست، این احتمال وجود داره که فقط چون با آن ها آشناییت دارم نمره های بالا تری میگیرم! اما با همه ی این ها، هنوز نمره ام به 125 نرسیده است...

2 هفته پیش یک امتحان آزمایشی دادم که نمره ام در قسمت های علوم 2 نمره بیشتر از پارسال شد (با اینکه هنوز کتاب های علوم را تمام نکرده ام!)، اما نمره ی کارز ام (CARS) دقیقا مثل همان نمره ی پارسال (123) در آن امتحان شد. البته باید بگم که من آن امتحان رو پارسال دیرتر از الان داده بودم، پس میشه گفت که هنوز جای پیشرفت هست!

این 2 هفته کمی سرعت حل کردن تمرین ها را کم کرده ام. تا 2 هفته پیش و قبل از امتحانِ آزمایشیِ اولم حدودا روزی 5 متن برای کارز میخواندم، ولی الان حدودا 3 یا 4 تا و اونم با حوصله ی کمتر میخونم. باید اینجا قبول کنم که بعد از امتحان آزمایشی یکم ناامید شدم. از سرعت پیشرفتم. ولی این رو میدونم که باید با انرژی و اعتماد به نفس جلو برم و خودم رو باور داشته باشم تا بتونم در این بخش پیشرفت کنم...

راستی 2 شنبه ی هفته ی پیش فارغ التحصیل شدم!!! به زودی یه متن جدا هم در رابطه با اون مینویسم و چندتا عکس میگذارم تا شما هم مراسم رو ببینید! اون اتفاق خودش حس خیلی خوبی بهم داد توی این هفته. کلا تصمیم گرفته ام که تا این امتحان رو با نمره ی بالا قبول نشده ام از فارغ التحصیلیم خیلی با کسی صحبت نکنم. من این امتحان رو هم بخشی از تحصیلاتم در این دانشگاه میدونم. این نوع تفکر باعث میشه که بیشتر انگیزه داشته باشم تا این مرحله رو با موفقیت پشت سر بگذارم!

خب، پس الان همینجا قول میدهم که برای این هفته دوباره روزی 5 متن را بدون اینکه از خودم ناامید بشم و بگذارم نمره‎ی پایین روی اعتماد به نفس من تاثیر بگذاره انجام بدم! روز جمعه هم قرار هست که یک امتحان آزمایشی دیگه بدهم. امیدوارم که نمره ام در این تست بهتر بشه و هفته ی دیگه که قسمت دوم را برایتان مینویسم خبر های خوبی داشته باشم... :)



اگر این متن را تا آخر مطالعه کردید واقعا ممنونم! در این دوره ای که زندگی میکنیم، تکنولوژی باعث شده که بازه ی زمانی توجه ما بسیار بسیار کمتر بشه و همه کم حوصله تر و عجول تر شویم! برای همین تعجب نمیکنم اگر بیشتر افراد وارد این صفحه بشوند، دو سه پاراگرافی بخوانند و بعد صفحه را ببندند!

خلاصه اینکه ممنون! اگر این متن رو قابل دونستید و تا آخر مطالعه کردید، سریعا نظرات و یا سوالاتی هم که دارید رو برایم در این پایین بنویسید. افکار ارزشمندتون رو از من یا هر کس دیگر دریغ نکنید :)