۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی» ثبت شده است

قضیه‌ پست های "یک فنجان قهوه با آروین"

حتماً شما هم متوجه شدید که یکی از دسته بندی های اصلی بلاگ من "یک فنجان قهوه با آروین" است. شاید پیش خودتون فکر کردید که این چه معنی میتونه داشته باشه و اصلا چرا همچین اسمی رو برای این نوع از پست ها انتخاب کرده ام.

داستان اینه که من عاشق نوشیدن یک فنجان قهوه با یک دوست خوب و صحبت در رابطه با مسائل عمیق زندگی هستم. نوشیدن یک فنجان قهوه در یک کافی شاپ آرام باعث میشود تا ما برای لحظه ای اضطراب زندگی روزمره را از یاد ببریم و در زمان حال زندگی کنیم. همین جا. همین حالا. و با دوستمان در رابطه با مسائل بزرگ و کوچک و بحث برانگیز زندگی صحبت کنیم. فنجان قهوه به ما فرصتی میدهد تا به عمیق ترین و پیچیده ترین مسائل با دید باز نگاه کنیم و برای چند دقیقه ای به جای دویدن کورکورانه به سمت اهداف فرضی مان، درنگی کنیم و به "چرا" هایمان فکر کنیم.

در اینجا سعی دارم که در رابطه با بعضی از موضوعاتی که دوست دارم هنگام نوشیدن قهوه در رابطه با آن ها صحبت کنم بنویسم. همانطور که میدانید نوشیدن قهوه یک نفره نمیشود! پس به شدت شما را تشویق میکنم تا راجع به این دسته از نوشته هایم نظر بدهید و در بحث ها شرکت کنید. خیلی دوست دارم که دیدگاهتان به این موضوعات را بدانم...

  • آروین اردکانی
  • پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۷

تغییر...


Take a Chance or your life will NEVER Change



شانست رو امتحان کن و برای آینده ات اقدام کن، وگرنه زندگیت هیچوقت تغییر نخواهد کرد.

  • آروین اردکانی
  • دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۷

زندگیِ دوباره


Not until we are lost, do we begin to find ourselves


تا موقعی که گم نشده ایم، خودمان را پیدا نخواهیم کرد...

  • آروین اردکانی
  • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۹۷

این اشتباه بزرگ را قبل از مهاجرت مرتکب نشوید!

«اگر تنها دلیل شما برای مهاجرت ساخت یک زندگی بهتر است، راه را دارید اشتباه می‌روید!» -آروین اردکانی


بعضی افراد هستند قبل از مهاجرت به این فکر میکنند که باید حتما از کشور خارج شوند تا به شادی درونی و کامیابی در زندگی برسند. این باور باعث می شود که این افراد انتظارات خود را به صورت غیرواقعی بالا ببرند، که این خود تاثیرات مخرب روی ذهن این افراد، قبل و بعد از مهاجرت خواهد داشت!


این افراد در ایران که هستند از روی تنبلی و احمال کاری، خود را متقاعد می کنند که وضع زندگی کنونیشان تقصیر آن ها نیست و فکر میکنند که مهاجرت و خروج از ایران تمام مشکلاتشان را حل میکند. برای همین اصلا به دنبال یادگیری مهارت‌های مورد نیاز برای موفقیت و رشد فردی نمیروند. چندین نمونه از مشکلاتی که معمولا با آن ها دست و پنجه نرم میکنند عبارت است از:

  • -نداشتن یک هدف واحد در زندگی
  • -نداشتن تجربه و تخصص کافی در رشته کاری خودشان
  • -مسئولیت پذیر نبودن نسبت به مشکلات زندگی
  • -نداشتن مهارت های زندگی مانند توانایی صحیح ارتباط برقرار کردن، داشتن نظم در کار ها و توانایی برنامه ریزی صحیح برای رسیدن به اهداف شخصی


این افراد هنگامی که در ایران هستند فقط به بدی ها نگاه میکنند و همیشه هم از همه چیز گله دارند. آن ها خود را متقاعد میکنند که مهاجرت و زندگی در یک کشور پیشرفته هیچ مشکلی ندارد و برای همین در هنگامی که در ایران هستند از رشد و توسعه مهارت های خود دست میکشند. تمام مشغله ی فکری آن ها میشود خروج از کشور و پیدا کردن مدارک برای تکمیل پرونده‌ی مهاجرت! بعد از مهاجرت، وقتی که میبینند همه چیز آنطور که فکر میکردند نیست و باید از خیلی چیزها برای رسیدن به اهدافشان بگذرند، وارد یک برهه‌ی زمانی سخت در خارج از کشور میشوند. این ها در صورتیست که برنامه ریزی بهتر قبل و کمی بعد از مهاجرت میتوانست خیلی از این مسائل را حل کند، و به صورت ذهنی آن ها را بیشتر برای شرایط خارج از کشور آماده کند. 

اگر شما هم بیشتر به چگونگی خروج از ایران فکر میکنید تا اینکه چرا اصلا میخواهید مهاجرت کنید و هدفتان از این کار چیست، این یعنی که دلیل درست را برای این کار ندارید.

همه ما روزانه به شدت تحت تاثیر رسانه (تلویزیون، تلگرام، اینستاگرام) قرار داریم. رسانه و مخصوصا شبکه های اجتماعی، روی طرز فکر و تصمیم گیری ما در رابطه با مهاجرت و زندگی در خارج از کشور تاثیر میگذارند. خیلی از افرادی که دوست دارند مهاجرت کنند در واقع هدف مشخصی برای خود از این کار ندارند. تنها چیزی که میدانند این است که ایران را دیگر دوست ندارند و مهاجرت را راه حل این احساسات منفی میدانند.

اگر شما هم یکی از این افراد هستید، فرقی نداره که الان مهاجرت کرده اید یا فقط تصمیم به مهاجرت دارید. همین الان بلند شوید، کاغذ و خودکار بردارید و لیست زیر را تهیه کنید.  

 

1. خودکار را به دست بگیرید و حداقل 10 تا از انتظاراتتان را از آن زندگی ایده آلی که همیشه بهش فکر میکردید بنویسید. ( چیز هایی که دوست دارید به آن قبل از مرگ برسید)

به روابطتان، شغلتان و خانواده تان فکر کنید. شغل ایده آل شما چیست؟ آیا در همین رشته تحصیلی خود میخواهید شغلی پیدا کنید؟ یا میخواهید کارآفرین شوید و در حیطه‌ای که به آن علاقه دارید فعالیت کنید؟ چند ساعت در هفته میخواهید کار کنید؟ درآمد ایده آلتان چیست؟ واقع بین باشید.

خانواده تان چطور؟ دوست دارید ازدواج کنید؟ چند تا بچه میخواهید داشته باشید؟ اگر هم اکنون متاهل هستید، موقعیت رویایی شما چه میتواند باشد؟ دوست دارید خانواده‌ تان در شهر های بزرگ شکل بگیرد یا دوست دارید در شهر های کوچک و آرام کنار هم زندگی کنید؟

دوستانتان چطور؟ آیا آینده تان را در کنار دوستان اکنونتان میبینید؟ پدر و مادرتان چطور؟ آیا دوست دارید همیشه کنار آن ها باشید؟

2. از بین لیستتان، تمام مواردی که نوشتید را رتبه بندی کنید.

  • آروین اردکانی
  • چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۹۷

شما در خوشحال ترین کشور جهان هستید!

چند روز پیش یک مطلبی را دوستم در تلگرام برایم فرستاده بود که از ناخوشی های ایران گله میکرد و در آخر هم نوشته بود "الکی نیست که جزو 14 کشورِ غمگین جهانیم"!

لحظه ای به پست نگاه کردم، بدون شک اولین چیزی که آدم در این مواقع حس میکنه انرژی منفیست! صرف نظر اینکه من با تمام پست مخالف بودم و کاملا واضح بود که یکطرفه همه چیز نوشته شده، ولی همچنان آن انرژی منفی رو حس کردم. (این یکی از دلایلی است که میگویم باید مواظب باشید اطراف خود را با چه انرژی پر میکنید.)

بعد پیش خودم فکر کردم، رتبه 14 به عنوان غمگین ترین کشور؟ اصلا چه کسی این را گفته؟ اولاً چیزی که شما باید در رابطه با اینگونه رتبه بندی ها بدانید این است که معمولا فقط یک فرد یا شرکت های خصوصی آن ها را انجام میدهند. این یعنی که معمولا اطلاعاتی که در دست دارند کامل نیست و شامل همه نمیشود. دوماً اینکه رتبه بندی ها همه طبق یک سری معیار های کلی که از پیش مشخص شده اندازه گیری میشوند. در رابطه با خوشحالی یک کشور، معیار ها معمولا اقتصاد، میزان اعتماد در جامعه، متوسط خواب، تحصیلات و عمر افراد هستند. حالا سوال اینجاست، اگر معیار من، آروین اردکانی، از زندگی این ها نباشد، یا اصلا انسان هایی که در اطراف من باشند همه قابل اعتماد باشند، یا اگر من روزانه ورزش کنم و انسان سالمی باشم، آیا دلیل داره که بیام بنشینم و بگویم من چقدر غمگینم؟؟ خیر!

همانطور که باید حواسمان باشد بر عکس این هم درست نیست. یعنی اگر کسی در سوئد یا هلند زندگی کند که معمولا کشوری با رتبه بالا در این نوع نظرسنجی هاست، باز دلیل نمیشود آن فرد حتما فرد خوشحالی باشد.

پس نتیجه این که، زیاد به رتبه بندی هایی که در رسانه ها به چشمتان میخورد اهمیت ندهید. بیشتر مواقع معیار های آن ها بسیار کلی است. حتی بعضی مواقع ممکن است شما انتظارات دیگری را از زندگیتان داشته باشید که اصلا آن ها در این رتبه بنده ها در نظر نگرفته باشند! مثلا فرض کنید معیار شما از زندگی شاد، بودن در کنار خانواده تان باشد. آیا با مهاجرت کردنِ تنها به سوئد باز میتوانید آن زندگی شاد را در کشوری که رتبه اول خوشحالی را دارد تجربه کنید؟ مطمئنا خیر...

پس به زندگی خودتان نگاه کنید. به جمع بندی های دیگران اهمیت ندهید و همیشه اطرافتان را با افراد مثبت پر کنید :)

  • آروین اردکانی
  • چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۹۷
ممکن است در این بلاگ جوابِ پپیچیده ترین سوال هایتان را بگیرید و مطالبی را بیاموزید که بتوانید با استفاده از آن ها بزرگترین مشکلات زندگی خود را حل کنید.
یا ممکن است در مقابل، با تمام مطالبی که در رابطه با آن ها صحبت میشود مخالفت داشته باشید.
در هر دو مورد این را بدانید که تنها نجات دهنده‌ی زندگی شما خودتان هستید.
نه من (نویسنده)، و نه هیچکس دیگر نمیتواند برای زندگی شما تصمیم بگیرد. شما خودتان تنها کسی هستید که کلید تمامِ در ها را دارید.
من امیدوارم که با استفاده از این بلاگ بتوانید آن کلید را پیدا کنید...
به بلاگ منِ نجات دهنده خوش آمدید :)
راه های ارتباطی