۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترس» ثبت شده است

ما همگی تازه کار هستیم

آیا تا حالا ایده ای در ذهنتون بوده که همیشه دوست داشتید انجامش بدید ولی چون فکر میکردید مهارت کافی انجام اون کار رو ندارید از انجامش منصرف شدید؟ 

به قول چارلی چاپلین، ما همه افراد غیر حرفه ای و تازه کاریم، چون هیچکسی آنقدر عمر نمیکند تا بتواند در کاری به ندازه کافی خبره شود...

آستین کلئون، نویسنده کتابِ "کارت را نشان بده"1 میگوید: در این دوره ای که ما زندگی میکنیم، آن افرادی برنده هستند که با اشتیاق به دنبال کارهایی که دوست دارند میروند. آن ها موفق میشوند چون آن عشق و علاقه شان به کار باعث میشود کارشان را به بهترین نحو احسنت انجام بدهند و ترسی هم از شکست نداشته باشند. 

هنگامی که من تصمیم به شروع این بلاگ گرفتم، هیچ ایده ای نداشتم که باید از کجا شروع کنم. نه میدونستم باید کجا وبلاگم را بنا کنم، و نه از کد نویسی چیزی بلد بودم. حتی مهارتم هم در نوشتن چنگی به دل نمیزد! (البته اعتقاد دارم که هنوز هم همینطور هست!). اما یک چیزی رو خوب میدونستم. میخواستم هرطوری که شده داستان زندگیم رو با بقیه به اشتراک بگذارم. دوست داشتم از تجربه هام در رابطه با مهاجرت و مشکلاتی که پشت سر گذاشتم بگم تا اینطوری به افراد دیگر هم کمک کنم تا کیفیت زندگی خود را بالا ببرند و زندگی که لایقش هستند رو تجربه کنند. همین انگیزه کافی بود که باعث شه من ساعت ها وقت بگذارم تا این ها را یاد بگیرم و در این 2 ماه این بلاگ رو بچرخونم. 

شما هم اگر ایده ای در ذهنتون دارید، همین حالا دست به کار شوید. اگر دوست دارید یک خواننده ماهر شوید، یک نویسنده شوید، یا حتی در حیطه کاری خود کارهایی کنید که چند درجه از جایی که هستید بالاتر هست، از همین حالا شروع کنید. نیازی نیست که حتما ایده شما موفق شود و با اولین تلاش به آن هدف نهایی برسید. اما همین قدم های کوچک در این راه مهم است. از اینکه تازه کار هستید و ممکن است شکست بخورید نترسید. مهارت کافی را در حین کار کسب خواهید کرد.

بدونید که حتی اگر شما یک قدم در این راه بردارید و شکست بخورید، باز از خیلی هایی که آن قدم را هم برنداشتند جلوتر هستید!

  • آروین اردکانی
  • يكشنبه ۹ ارديبهشت ۹۷

زندگیِ دوباره


Not until we are lost, do we begin to find ourselves


تا موقعی که گم نشده ایم، خودمان را پیدا نخواهیم کرد...

  • آروین اردکانی
  • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۹۷

شاید زندگی همیشه ساده نباشد

"مشکل اصلی این نیست که در زندگی ما مشکلات وجود دارد. مشکل اینست که ما فکر میکنیم داشتن مشکلات در زندگی، خودش یک مشکل است!"  «Theodore I. Rubin»

بعضی مواقع زندگی ناگهان سخت میشود. این اتفاقات ممکن است اصلاً ارتباطی هم به تصمیماتی که ما گرفته ایم نداشته باشد. بعضی مواقع انتظار دیگران از ما بیشتر میشود، دقیقا زمانی که کارهای خودمان سخت تر شده است و ما کاملا گیج هستیم که میخواهیم برای قدم بعد در زندگی چکار کنیم. بعضی مواقع به بیماری سختی مبتلا می شویم، دقیقا چند روز بعد از اینکه از کار بیکار شده ایم یا وقتی بیمه ما منقضی شده است. بعضی مواقع کوله باری از احساسات غمگین گذشته زندگی ما را در بر میگیرد. آن هم دقیقا هنگامی که تازه فکر میکنیم مشکلات را پشت سر گذاشته ایم.

 

پیش خود فکر میکنیم، آیا اصلاً من هنوز در این دنیا در حال حرکت به جلو هستم؟

ما روزانه تلاش میکنیم تا مسئولیت های سخت زندگی، مشکلات مالی، رابطه های ناسالم، و یا هر چیز دیگری که باعث به وجود آمدن استرس در زندگی ما می شود را حذف کنیم...اما...

  • آروین اردکانی
  • يكشنبه ۲۰ اسفند ۹۶
ممکن است در این بلاگ جوابِ پپیچیده ترین سوال هایتان را بگیرید و مطالبی را بیاموزید که بتوانید با استفاده از آن ها بزرگترین مشکلات زندگی خود را حل کنید.
یا ممکن است در مقابل، با تمام مطالبی که در رابطه با آن ها صحبت میشود مخالفت داشته باشید.
در هر دو مورد این را بدانید که تنها نجات دهنده‌ی زندگی شما خودتان هستید.
نه من (نویسنده)، و نه هیچکس دیگر نمیتواند برای زندگی شما تصمیم بگیرد. شما خودتان تنها کسی هستید که کلید تمامِ در ها را دارید.
من امیدوارم که با استفاده از این بلاگ بتوانید آن کلید را پیدا کنید...
به بلاگ منِ نجات دهنده خوش آمدید :)
راه های ارتباطی